جدول جو
جدول جو

معنی در قدیم - جستجوی لغت در جدول جو

در قدیم
پیشتر ها
تصویری از در قدیم
تصویر در قدیم
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بر قدیم
تصویر بر قدیم
قاره های آسیا، اروپا و افریقا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از در یتیم
تصویر در یتیم
مروارید بی مانند و گران بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرس قدیم
تصویر فرس قدیم
فارسی باستان، زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در زمان هخامنشی متداول بوده و کتیبه هایی از آن به خط میخی باقی مانده است، پارسی باستان
فرهنگ فارسی عمید
(رِ قَ)
کار کهن. امر دیرینه، کار بی قدر و مبتذل و بی رتبه:
چنان زد ز زر گران قدر سیم
که شد یارۀ زهره کار قدیم.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَ قَ دَ)
دهی است از دهستان خواشید بخش ششتمد شهرستان سبزوار واقع در 20 هزارگزی باختر ششتمد و 15 هزارگزی باختر راه شوسۀ سبزوار به کاشمر با 290 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کار قدیم
تصویر کار قدیم
سالینه، کار بی ارج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در دم
تصویر در دم
بی درنگ هماندم در زمان فورا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در دم
تصویر در دم
((دَ دَ))
بی درنگ، همان دم، در زمان، فوراً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از از قدیم
تصویر از قدیم
از دیرباز، از دیر باز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از در دم
تصویر در دم
فی الفور
فرهنگ واژه فارسی سره
اتراق گاه، محل قرار دادن وسایل و لوازم شخصی در مزرعه و
فرهنگ گویش مازندرانی
دوسویه، دورو، دولبه
فرهنگ گویش مازندرانی